شاید بهار و نو شدن طبیعت در تحول این وبلاگ هم اثری بگذارد و روش و منش این وبلاگ هم از سیاسی بودن به سوی اجتماعی و ادبی بودن سیر کند.
متن زیر نامه ای است که سالها پیش در وبلاگهای قدیمی نوشته ام ... راستی وبلاگهای قدیمی عتیقه هایی است از دهه حاضر که لطافت روح و روان را به ارمغان خواهد آورد . البته خیلی قدیمی است ولی خالی از لطف نیست ...
برای دختر یک ماهه ام فاطمه
18/ بهمن /1378
باسمه تعالی
هنوز هم آشفته ام...
چشمهای زیبایت را برای دیدن دوست دارم ، دخترم.
دخترم...
نگاهت هستی بخش ترین نوریست که روح مرا آرامش می دهد و گردمی بودنت نسیم خنکی است بر شراره های درونیم.
دخترم ...
ای که زیبایی نامت از زیبایی آن شیر زنی است که شاید در عمر کوتاه خویش سخت ترین و طاقت فرساترین درد های عالم را در دل خود جای داده بود .
آری آن زنی که از بس دنیا آزارش داده بود می خواست شب هنگام در خاک این دنیا مدفون گردد.
...ادامه مطلب...