مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 93/6/13
نظر

انتصابی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق می افتد...

فردی که ظاهرا و بر اساس سوابق اصلاح طلب بوده است ! استاد خوب و کارکشته ای است ، از یادگاران دفاع مقدس است ، نیروی متخصصی در امر آموزش عالی است ، در ارتقاء آموزش عالی در شهرستان اردکان تلاشهای ملموسی داشته است ، هر چند انتقاداتی بر ایشان وارد است ... اما  در شورای عالی انقلاب فرهنگی که بالاترین مرجع قانونی تایید روسای دانشگاه هاست رای آورده و به عنوان رئیس دانشگاه اردکان ابقا شده است ...!!!

حال عده ای از جمله مسئولین رده بالا ، به نظر می رسد تنها و تنها به دلایل حزبی و جناحی و به دلایل تامین یا عدم تامین منافع سیاسی ، مخالفت خود را با این انتصاب اعلام نموده اند...

در تایید را رد این ابقا نظری ندارم ولی تحلیل یک سایت افراطی در اردکان در خصوص شخصیت این استاد دانشگاه و بیان دلایل مطرود خواندن این بزرگوار قابل تامل است :

عین متن را مطالعه بفرمایید: لینک خبر

این سایت افراطی اینگونه نوشته است :  " گفتنی است حسین غفوری چرخابی از یاران نزدیک خواجه‌سروی، معاون معزول وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دوران «کامران دانشجو»ست و یکی از نقاط مبهم دوران سرپرستی او در آن زمان ریاست بر دانشگاه اردکان، اعزام تعدادی از دانشجویان به تظاهرات چندین نفری اهانت‌آمیز افراطیون علیه آقای خاتمی در این شهر است که با واکنش گسترده و کوبنده مردم اردکان مواجه شد. همچنین وی چندی پیش از امضای نامه حمایت اساتید دانشگاه در حمایت از دکتر فرجی دانا خودداری نموده بود."

حال قضاوت با شما :

شایسته سالاری یعنی این ؟

تدبیر و عقلانیت یعنی این؟

در این راستا وبلاگ تریبون ، نوشت ...

ادامه مطلب...

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : دوشنبه 93/6/10
نظر

این روزها در گزارشهای دولت تدبیر و امید ، بویژه گزارشهای رئیس جمهور محترم ، مباحث زیادی در خصوص پایین آمدن تورم در کشور به چشم می خورد ، حتی در جدید ترین بیانات ایشان ، اعلام شد که پایین آمدن نرخ تورم در 40 سال اخیر بی سابقه بوده و قول تک رقمی شدن نرخ تورم را تا پایان سال داده اند...

البته محاسبات آماری و بودجه ای و طرق مختلف تعیین نرخ تورم و انواع نمودارهای نرخ تورم برای مردم و سفره ی مردم مهم نیست ، مهم این است که مردم این سر زمین باید از کوچه و بازاری که نرخ تورمش پس از 40 سال پایین آمده است خرید کنند و شکم زن و بچه اشان را سیر کنند...

اعلام نرخ های تورم پایین آمده و القای آرامش و امید به مردم از یک سو و گزارش بانک مرکزی از وضعیت بازار از سوی دیگر نشان از این دارد که همچنان بار سنگین گرانی قیمتها بر دوش مردم مانده و خواهد ماند ...

اگرچه کنترل تورم یکی از ضرورت های امروز اقتصاد ایران به شمار می رود، اما عدم تمرکز بر تولید و چرخیدن چرخ آن با ظرفیت کامل یا حداقل متناسب سبب شده است که مهار تورم با کنترل قیمت کالاهای اساسی و تامین مایحتاج مردم با قیمت مناسب همراه نباشد و هرچقدر هم که دولت تورم را کنترل کند، اثر ملموسی در معیشت خانوارهای ایرانی نداشته باشد، این در حالی است که اگر این روزها پای صحبت مردم کوچه و بازار بنشینیم، به درستی متوجه می شویم که آنها آثاری از ارزانی را در زندگی روزمره خود احساس نکرده اند.

البته دولتی ها بارها و بارها بر این موضوع پافشاری کرده اند که کنترل تورم به معنای کاهش قیمت‌ها نیست، اما به نظر می رسد آنچه را که مردم از دولت انتظار دارند، این است که سفره های آنها گسترده تر شود و بتوانند به سبد کالایی غنی تری دسترسی داشته باشند، این در شرایطی است که اکنون سطح دسترسی بسیاری از مردم به کالاهای اساسی به دلیل افزایش قیمت محدودتر شده است.

به این جدول توجه کنید :

 

جدول مقایسه‌ای قیمت کالاهای اساسی به روایت بانک مرکزی
 
ردیف کالا واحد قیمت در هفته پایانی مرداد 92 قیمت در هفته پایانی مرداد 93
1 ماست پاستوریزه کیلو 25000 28500
2 پنیرپاستوریزه بسته 450 گرمی 35000 47450
3 کره پاستوریزه کیلو 120000 245000
4 شیرپاستوریزه لیتر 21000 25000
5 تخم مرغ شانه حدود دو کیلو 65000-78000 89820
6 برنج داخله درجه یک کیلو 64000-65000 74230
7 نخود کیلو 57778-75556 46140
8 عدس کیلو 60000-78889 42200
9 لوبیا قرمز کیلو 76667-87779 71100
10 گوشت گوسفند با استخوان کیلو 245000-300000 321200
11 گوشت گاووگوساله‌بی‌استخوان کیلو 272500-280000 324200
12 گوشت مرغ کیلو 61500-63000 65500
13 قند کیلو 19800-25000 28000
14 شکر کیلو 17500-21000 24600
15 چای خارجی بسته 500 گرمی 145500-150000 158800
16 روغن نباتی جامد حلب 5 کیلویی 215000-216000 215480
17 روغن نباتی مایع لیتر 45500-46000 48800
18 خیار کیلو 11000-135000 32600
19 گوجه فرنگی کیلو 11500-12000 16100
20 بادنجان کیلو 6000-7000 16720
21 کدو سبز کیلو 7500 20600
22 سیب زمینی کیلو 12500-16900 20820
23 پیاز کیلو 7800-8500 15340
24 لوبیا سبز کیلو 11500 25820
25 سبزی های برگی کیلو 8500 22300

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 93/6/9
نظر

روزگاری استان یزد بویژه شهر اردکان ، شهره دینداری و رعایت شئونات اسلامی بود ، تحولات فرهنگی مردم این شهر در اثر گسترش بی رویه صنعت و حضور مهاجرین با فرهنگهای متفاوت  و تاثیرات رسانه ها بویژه شبکه های ماهواره ای بر روی فرهنگ مردم این شهر مقدس  و بی توجهی مسئولین و متولیان  امر  در این مقوله و  ضعف مدیریت فرهنگی و اجتماعی در این دیار منجر به این شد که دیگر نمی توان اردکان را نماد حجاب و عفاف دانست ، امروزه در  گوشه و کنار این شهر  ، زنان و دختران  بدون چادر  و گاها بد حجاب زیاد به چشم می خورند ، حضور بانوان اردکانی الاصل بدون چادر به همراه بانوان غیر اردکانی  در فروشگاهها ، پشت فرمان خودرو ها ، معابر و میادین اصلی شهر  کم کم قبح این پدیده شوم را در نگاه مردم ریخته است ... در این میان یکی از اصلی ترین مولفه هایی که باید مد نظر باشد ، ترویج فرهنگ دینی و آگاهی بخشی به بانوان و خانواده ها نسبت به مقوله حجاب و معرفی حجاب صحیح اسلامی می باشد ، و اما یکی دیگر از مولفه های مهم در ماجرای بدحجابی که سالهای سال است، محور بحث های اجتماعی و فرهنگی مسئولان کشور نیز قرار گرفته، نگرشی است که مردان نسبت به نوع حجاب همسرانشان دارند، مسئله ای که گاه مهم ترین دلیل بدحجابی لقب می گیرد.

بارها شاهد بوده ایم که بانوان محجبه و مذهبی شهرمان  پس از مدتی حجاب موقر و کامل خود را به مرور کنار می گذارند و وقتی علت را جویا می شوید ، با این جمله مواجه خواهید شد " همسرم به من می گوید این گونه باشم " ...

 

 با نگاهی به مولفه های بدحجابی در سطح شهر متوجه می شویم که بسیاری از زنان بدحجاب در سایه حمایت مردهایی که تعریفشان از حجاب بسیار متفاوت از تعاریف معمول است، به رفتار نابهنجار خود تاکید می ورزند و زمینه را برای پیامدهای اجتماعی بعدی مهیا می کنند. تعریف های متفاوتی که نگاه به آنها می تواند بازگو کننده برخی از عوامل اصلی رواج بی حجابی باشد.

حجاب چیه، دلت پاک باشه!

یکی از بهانه هایی که بسیاری از آقایان در برابر این پرسش که چرا اجازه می دهند همسرشان با چنین ظواهری در محیط های عمومی حضور یابد، عنوان می کنند این است که مگر به لباس رنگی و چند تار موی بیرون مانده از روسری چه اشکالی دارد؟! مهم این است که دل آدم پاک باشد و من به عفاف و پاکدامنی همسرم اعتماد دارم! این مردان با تکیه به اینکه حجاب و عفاف معیار درستی برای پاکی و پاکدامنی محسوب نمی شود، همواره به دفاع از لباس و پوشش نامناسب همسرانشان بر می ایند و در این میان گاه از خود زنان هم اصرار بیشتری بر ادامه روند بدپوشی دارند!

این همه چادری که از چادر برای پوشش خطایشان استفاده می کنند

یکی از بهانه هایی که بسیاری از آقایان در برابر این پرسش که چرا اجازه می دهند همسرشان با چنین ظواهری در محیط های عمومی حضور یابد، عنوان می کنند این است که مگر به لباس رنگی و چند تار موی بیرون مانده از روسری چه اشکالی دارد؟! مهم این است که دل آدم پاک باشد و من به عفاف و پاکدامنی همسرم اعتماد دارم!

یکی دیگر از بهانه هایی که برخی از مردان در برابر انتقاد مردم از بدپوششی همسرانشان عنوان می کنند، این است که حجاب و چادر دلیل بر خوب بودن زن و دختر نیست و ما چه بسیار زنان و دخترانی را می شناسیم که تحت لوای پوشش چادر، رفتارهای دور از اخلاقی را انجام می دهند و در حالی که مردم گول چادر و حجابشان را می خورند و اصلا حواسشان به پشت پرده این چادر نیست!

 

مردان فمینیسم نمای مدافع بدحجابی!

نوع دیگر از مردانی که از طرفداران بدپوششی همسران و دخترانشان هستند، افرادی هستند که داعیه تساوی حقوق زن و مرد را دارند و می گویند، چطور است ما می توانیم به راحتی و بدون پوشش های دست و پا گیر در محیط های اجتماعی حضور پیدا کنیم ، اما زنان و دختران با این همه لباس و پوشش محدود کننده قدم به محیط های عمومی بگذارند و نتوانند از آزادی و راحتی پوشش بهره مند شوند؟! از طرفی به باور این نوع مردان، زنان در انتخاب حجابشان مختار هستند و هیچ کسی حق ندارد زنان را به نوع خاصی از پوشش و حجاب اجبار کنند. این در حالی است که این افراد اصلا توجهی به تاثیرات اجتماعی و پیامدهای خانمان براندازی که بدحجابی زنانشان می تواند بر پیکره اجتماع وارد  کند، ندارند!

روشنفکرم، پس اجازه بدحجابی به همسرم می دهم!

از جمله مردانی که دوست دارند زنشان در محیط های عمومی بد حجاب ظاهر شوند، مردانی هستند که به اصطلاح ادعای روشنفکری دارند و حجاب و چادر را در منافات با باورهای روشنفکر مابانه شان می دانند. شاید در مکالمات روزمره هم بسیار این عبارت را شنیده باشیم که فلانی روشنفکر است و کاری به حجاب و پوشش زنش ندارد و او را آزاد می گذارد! بدعت نامناسبی که متاسفانه تحت لوای روشنفکری مدتها است که حیات خود را در جامه خود اغاز کرده است و زمینه را برای سوء استفاده چشم چرانان خیابانی فراهم آورده است

خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!

مردانی که طرفدار بد پوششی زناشان هستند، دسته ای دیگری هم دارند، کسانی که بدپوششی و بدحجابی را همرنگی با جماعت تلقی می کنند و می گویند نود درصد زنان و دختران سطح اجتماع، حجاب کامل ندارند و در این میان اتفاقا این خانم های چادری با حجاب هستند به دلیل اینکه نسبت به بدحجاب ها در اقلیت قرار گرفته اند ببیشتر در چشم هستند و جلب توجه می کنند و به همین دلیل همسران ما هم برای اینکه همرنگ جماعت شوند، چنین ظاهری را در پیش گرفته اند!

دوست دارم همسرم از همه زنان زیبا تر به نظر بیاید!

برخی از همسران خانم های بدحجاب هم با ادعای اینکه می خواهند همسرانشان از همه زنان و دختران شهر زیباتر به نظر بیاید، روی این رفتار دور از عرف همسرشان لاپوشانی می کنند. این افراد به گونه ای رفتار می کنند که انگار معابر عمومی شهر استیج مدو لباس است و دوست دارند همسرانشان را با بیشترین آرایش و زیباترین لباس ها در خیابان هاحاضر شوند و در این میان از همسر سایر مردان خیابان، سرتر به نظر برسد!

نگاه هایی که روی همسر سنگینی می کند

خودم اجازه چشم چرانی را به سایر مردها می دهم!

این افراد به گونه ای رفتار می کنند که انگار معابر عمومی شهر استیج مدو لباس است و دوست دارند همسرانشان را با بیشترین آرایش و زیباترین لباس ها در خیابان هاحاضر شوند و در این میان از همسر سایر مردان خیابان، سرتر به نظر برسد!

اینکه مردان به چه دلیل به همسرانشان اجازه می دهند با پوشش و آرایش نامناسب در معابر عمومی حضور پیدا کنند و خودشان هم زنانشان را در چنین مسیری همراهی می کنند، هر چه که باشد، نتیجه ای که در امتداد این روند رخ می دهد این است که خودشان به مردان خیابان و محیط های اجتماعی اجازه می دهد که از تماشای زیبایی های همسرش لذت ببرند و به نوعی خود راه را برای چشم چرانی مردان در برابر ناموس و همسرش می گشاید. از سوی دیگر زمانی که همسر این افراد به تنهایی در محیط های اجتماعی و معابر عمومی با همان پوشش و ارایش نامناسب حضور پیدا می کند، زمینه را برای مزاحمت مردان خیابانی می گشاید و در چنان شرایطی خود مرد هم حضور ندارد که بخواهد از همسرش در برابر این تعدی ها دفاع کند و در این میان امینت زن در اجتماع دچار مشکلاتی می شود.

در کنار زنان، تفکر مردان هم در برابر حجاب باید تغییر کند

با توجه به تاثیری که مردان در نوع حجاب همسرانشان دارند، می توان نتیجه گرفت که نهاد های سیاست گذار در کنار تاکید بر حجاب دختران و زنان باید در ایجاد باورهای صحیح در خصوص حجاب و پیامد هایی که بد پوششی می تواند بر زندگی خود زنان و دختران وارد کند، تصور مردان را در خصوص بدحجابی همسران هم تغییر دهند تا هم خانواده و هم جامعه از پیامد های بدحجابی در امان بماند.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 93/6/9
نظر

همواره با آغاز فصل تابستان و آغاز سونامی بدحجابی، مسئولان به فکر حل معضل بدحجابی و ترویج عفاف و حجاب می‌افتند و با پایان این فصل تقریباً سایه آن کمرنگ می‌شود تا تابستان سال آینده!

اما اگرچه دستگاه‌های مختلفی در امر حجاب و عفاف دخیل هستند و معضل بدحجابی با دخالت بیش از 20 دستگاه اصلاح‌پذیر است. اما در این میان کسی به معضلات افراد محجبه‌ای که به دستور اسلام حجاب کامل اختیار کرده‌اند توجه نکرده است و همه درصدد رفع مشکلات بدحجابان هستند که البته امری لازم و نکوست.

نکته این است که به دلیل هجوم و سونامی بدحجابی و با همراهی تبلیغات شبانه‌روزی ماهواره‌ها و در سایه کم توجهی مسئولین داخلی، این روزها پیدا کردن فروشگاهی که بتواند پوشش یک خانم محجبه را تأمین کند کار بسیار سختی شده است و گزارش میدانی بسیاری از رسانه‌ها ازجمله رسانه ملی حکایت از گلایه‌های مردمی دارد که برای پیدا کردن یک مانتوی شکیل،اسلامی و مطابق با عرف و شرع باید روزها و شاید هفته‌ها سرتاسر شهر را بگردند و عمدتا با مشکل مواجه می‌شوند.

عدم‌حمایت دولت از تولیدکنندگانی که قرار است پوشاک با معیارهای ایرانی –اسلامی تولید کنند بازار را به سمت واردات بی‌رویه‌ای می‌کشاند که عمدتاً به دلیل ورود قاچاق به کشور باقیمت ارزان در اختیار مردم قرار می‌گیرد و عملاً تولیدکنندگان پوشاک داخلی و متعاقب ان تولیدکنندگان لباس‌های ایرانی- اسلامی با معضل مواجه و ترجیحاً از تولید سرباز می‌زنند.

در همین زمینه هرچند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت گذشته ، بنیاد ملی مد و لباس ایرانی- اسلامی را راه‌اندازی کرد اما متأسفانه طرح‌های تولیدشده در این بنیاد در دولت گذشته به دلیل عدم‌حمایت وزارت صنعت مسکوت ماند و در دولت جدید نیز این بنیاد مسیری متفاوت را انتخاب تا با بازی در پازل بدحجابی عمدتاً خود مروج پوشاک‌های غیر عرفی باشند!

جدای از مسئله امکان دسترسی راحت به فروشگاه‌های داری پوشاک اسلامی، به نظر می‌رسد قیمت‌های تعیین‌شده برای لباس‌های استاندارد بسیار گران و ظاهراً بدون یارانه است و عمدتاً خریداران این نوع از پوشاک را با مشکل مواجه می‌کند.

این معضل برای کسانی که حجاب چادر را انتخاب کرده‌اند بیش‌ازپیش است. جالب اینجاست که با توجه به اینکه ایران کشوری اسلامی و دارای جمعیت هفتادمیلیونی است ، بیشترین میزان مصرف چادر مشکی را در بین کشورهای منطقه و حتی جهان به خود اختصاص داده است. به‌گونه‌ای که بازار پررونق و مناسبی نیز در ایران به وجود آمده و کشورهای شرق آسیا، به‌ویژه ژاپن و کره ‌جنوبی، که در آن چادر مشکی مصرف نمی‌شود، نبض "بازار"  چادر مشکی ایران را به‌دست گرفته‌اند. که این به دلیل تولید نشدن چادر در کشور می باشد!

متأسفانه بر طبق آمار منتشرشده ، سالانه نیم میلیارد دلار سود نصیب  وارد کنندگان پارچه چادر مشکی به کشور می‌شود و بر اساس آخرین آمارهای رسمی، سازمان توسعه تجارت ارزش واردات رسمی چادر مشکی در سال 88 را 132 میلیون دلار اعلام کرد که این رقم ازنظر حجم وزنی 39 هزار و 948 تن است.یعنی صنعت نساجی کشور درزمینه? چادر مشکی تعطیل است!

نکته قابل تأمل درزمینه? عدم‌حمایت از تولید چادر مشکی در ایران، انحصاری شدن و وابستگی به واردات و درنهایت گران شدن این کالای ارزشمند است.شاید بد نباشد که ببینیم چه حمایتی از بدحجابی می‌شود و چه حمایتی از پوشش اسلامی.

یک خانم بدحجاب که پوشش او به‌اندازه یک روسری نصف و نیمه 15 هزارتومانی و یک مانتوی کوتاه 30 هزارتومانی و یک شلوار کوتاه 40 هزارتومانی است و البته بسته به جنس و کیفیت ممکن است پایین‌تر و یا بالاتر باشد، سرجمع 85 هزارتویمان هزینه می‌کند. اما یک خانم چادری مجبور است برای خرید یک چادر حداقل 80 هزارتومان و برای یک مانتوی بلند قابل‌استفاده در زیر چادر نیز 70 تا 80 هزار تومان هزینه کند. یعنی  یک هزینه دو برابری. با این اوصاف به راحتی می توان به این سؤال پاسخ داد که بدحجابان بیشتر حمایت می شوند یا بانوان محجبه چادری؟


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 93/6/2
نظر

جنبش حماس با صدور بیانیه‌ای ضمن اشاره به تخریب بیش از 170 مسجد در نوار غزه افزود که به دلیل نقش مساجد در تربیت نیروهای مقاومت، رژیم صهیونیستی با تخریب آنها به دنبال ضربه زدن به مقاومت است.

به گزارش پایگاه خبری «عرب 48»، جنبش حماس با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد عملیات تخریب در نوار غزه بر اساس یک برنامه منظم و دقیق که تمام مساجد را هدف قرار گرفته است صورت می‌گیرد و تا کنون بیش از 170 مسجد در نوار غزه تخریب شده است.
در ادامه این بیانیه آمده است که جنایات رژیم صهیونیستی علیه مساجد، بدترین و زشت‌ترین آنها در نوع خود در تاریخ بوده است.
حماس در ادامه این ادعا که مساجد به عنوان مخازن اسلحه استفاده می‌شوند را رد کرد و آنها را اتهاماتی واهی خواند.
جنبش حماس در پایان ضمن اشاره به نقش تربیتی مساجد گفت که از آنجایی که مساجد غزه نقش پررنگی در تربیت عناصر مقاومت داشته است رژیم صهیونیستی با تخریب آنها به دنبال ضربه زدن به مقاومت است.