مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 92/1/23
نظر

نکته اول :

مقدمه 1 : «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» [سوره حج، آیه 32] یعنی تعظیم شعائر الهی از تقوای قلب است.

براساس آیه فوق و طبق نظر مفسیرین تحصیل تقوای قلب هم به نص قرآن واجب است. پس تعظیم شعائر هم واجب می‌شود.

در آیه دیگر دارد که «لا تُحِلّوا شعائرَ الله» [سوره مائده، آیه 2] یعنی احترام آن چیزهایی را که مردم را به یاد خدا می اندازد و پرچم و نشانه های دین هستند، از بین نبرید. روایت صحیحه داریم از امام صادق علیه السلام به نقل از معاویه بن عمار که ایشان فرمودند: «ایها الناس من کان عنده سعةً فلیُعَظِّم شعائرَ الله» [در کتاب فروع کافی، وسائل ج10 ص98]  یعنی ای مردم اگر قدرت دارید در تعظیم و بزرگداشت شعائر الهی کوشش کنید. بزرگ بشمارید نشانه های یاد خدا را.

مقدمه 2 : «انّ کلَّ شیءٍ کان علامةً علی دین الله و مَظهراً للشریعة المحمدیة و دلیلاً و مُعَرِّفاً للاسلام و مُنادیاً الی الله و رسوله و مُعلِناً لکتاب الله و لسنّة نبیّه و موریاً سیماءَ الاسلام و القرآن یکون فی ارتکاز المُتَشَرِّعَة من قبیل شعائر الله» هر چیزی که نشانه و معرفی کننده‌ای دین خدا باشد و اگر کسی به آن نگاه کند آن چیز منادی خدا باشد (‌نه منادی کفر و شیطان) و باعث علنی شدن احکام الهی بشود و نشان دهنده‌ی سیمای اسلام و قرآن باشد، همه اینها در ارتکاز دیندارها از شعائر الله است.

نتیجه نکته اول :

پس تشییع، تدفین، تعظیم، مزار درست کردن و فاتحه خواندن بر شهید و بالاتر از اینها ادامه دادن راه شهید مصداق شعائر الهی است.

نکته دوم :

مقدمه 1:طبق آیه قرآن کریم «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» ( سوره ابراهیم آیه 7) بر اساس این آیه شریفه شکر نعمت واجب است . اگر قسمت دوم آیه نبود ممکن بود از «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ » استفاده استحباب شود. اما به خاطر اینکه «وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ» ذکر شده می توان گفت که کفران نعمت از گناهان کبیره است.

مقدمه 2 : در آیات و روایات متعدد دارد که ای مردم ، شهدا و مجاهدین ولی نعمت شما هستند، آن وقت که چشم های شما خواب است و چشم هایی از مرزهای اسلامی محافظت می کنند. یعنی نعمتی که خدا به ما داده به خاطر اینهاست.

نتیجه نکته دوم :

تشییع ، تدفین و گرامی داشت شهدا مصداق شکر و تجلیل است با این توضیح که در عرف همه حتی غیر مسلمانها، بارگاه و مزار از مصادیق تجلیل است.

و اما از نشانه های آخر الزمان است که ارزشها و گرامی داشت ارزشهای دینی و الهی به فراموشی سپرده می شود ، اگر می بینیم که در شهر یا استانی که ملقب به دار العباده و دارالمومنین بوده و مزین به نام علما و روحانیت و شهداست اینک زمزمه های مخالفت با تعظیم شعائر الهی و جنجال و کشمکش بر محل دفن شهدا می شود و عده ای دفن شهدا را موجب سلب آرامش و شادی مردم می دانند ، جای تعجبی نیست ، اینها نشانه های آخر الزمان است ...

و اما نکته پایانی : شهدا زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می گیرند...

شهدا محتاج تصمیمات ما زمینیان نیستند که برای محل دفنشان جنجال به راه بیندازیم ، شهدای که هزاران پله از ما جلو تر بودند و توانستند راه رستگاری را انتخاب کنند ابنک هم می توانند محل استقرار خاکستر و پلاک خود را نیز انتخاب کنند ، برای نمونه به متنهای خبری زیر که چندی پیش منتشر شد توجه فرمایید و انشاء الله مدعیان متوهم درس بگیرند...  


شهیدی که 25 سال قبل به عنوان شهید گمنام شناخته شده بود و در نهایت اوایل سال 1391 در کرمان خاکسپاری شد ، پس از سالها چهره خود را به خانواده اش نمایان کرد و سرانجام شهید حمید ادیبی بار دیگر خانه پدریش را سرشار از شادی و شوق کرد.  

اردیبهشت ماه سال 91 بود که خبر رسید شهید گمنامی در شهر کرمان تشییع و دانشگاه علوم پزشکی کرمان تدفین می شود. در آن زمان شهید گمنام وارد کرمان شد و در فرودگاه مورد استقبال مردم قرار گرفت و مراسم شام غریبانش در حسینه ثارالله کرمان برگزار شد.

شهید گمنام در نهایت روز بعد در میان استقبال مردم کرمان تشییع و تدفین شد و پس از آن در کشاکش زندگی شهری و دغدغه هایش گمنام ماند.

اما داستان شهید گم نام کرمان همین جا تمام نشد، در همین شهر اما خانواده شهید 19 ساله حمید ادیبی که سالها قبل به آنها گفته شده بود فرزندشان در جبهه شیمیایی و شهید شده است روزگاری دگر داشتند.

اینکه چگونه خانواده شهید ادیبی به خصوص پدر شهید و دختر برادرش اصرار به دفن شدن شهیدشان در جایی در استان کرمان داشتند نیز شنیدنی است.

خانواده شهید می گویند که مادر شهید که چند سال پس از شنیدن خبر شهادت فرزندش دار فانی را واع گفته بوده شبی به خواب یکی از اعضای خانواده می آید و می گوید که فرزندش در همین نزدیکی است و از خانواده شهید می خواهد که به دنبالش بگردند و این خواب همزمان بوده با شناسایی و تشییع شهید گمنام.

اما پدر شهید که در پی این اتفاق در تکاپوی یافتن فرزندش بود از روی تاریخ شهادت و سن شهدا شهید گمنام را همان فرزند شهید شده اش دانست.

پس از دفن این شهید در دانشگاه علوم پزشکی کرمان پدر شهید ادیبی موضوع را پیگیری کرد و در این میان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمان نیز با وی همکاری لازم را انجام داد و در نهایت و پس از ده ها ماه با آزمایش ژنتیک مشخص شد شهید گمنام دانشگاه علوم پزشکی کرمان همان شهید حمید ادیبی است که در سن 19 سالگی در عملیات فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمده است.

هر چند این روزها گلزار شهدای کرمان حال و هوای دیگری دارد و هر گاه به این سرزمین نورانی وارد شویم زائران مشتاق را بر مزار شهدای کرمان می بینیم اما مزار شهید ادیبی که روی خود را پس از مدتها بر خانواده اش نمایان کرد صفای دیگری یافته است.

مزار شهید ادیبی مکانی شده برای آنان که این روزها بار دیگر برایشان ثابت شده که شهیدان زنده اند و وجودشان جاری و ساری است.

شهیدان منبع نور و رونق زندگی این روزها هستند و راهشان همچنان باز است و پیمودنش کار انسانهایی است که در گیر و دار زندگی ماشینی و مشکلات اقتصادی گرفتار مادیات شده اند و باید چشمهای خود را بشویند.

پدر شهید می گوید: فرزندم 25 سال به عنون شهید مفقود الاثر معرفی شده بود و سرانجام این روزها حس می کنیم حمید به خانه باز گشته است.

ادیبی می گوید: زمانی که حس کردم حمید بین شهدای گمنام کرمان است و مشخصاتش با شهیدی که در دانشگاه دفن شده  یکی است به من الهام شد که این شهید باید حمید من باشد و به همین دلیل با تمام توان به دنبال فرزندم بودم.

وی افزود: مادر حمید پس از شهادت فرزندمان فوت کرد اما دعاها و دل نگرانیهای وی بود که درنهایت حمید را راهی خانه اش کرد.

پدر شهید ادامه داد: هفته گذشته درنهایت جواب آزمایشهای ژنتیک رسید و ثابت شد که حمیدم به خانه بازگشته است.

وی افزود: محلی که هم اکنون شهید حمید دفن شده است دقیقا مکان سابق کوره پزخانه پدرم بود که حمید در دوران بچگی در آنجا بازی می کرد و در نهایت پس از مدتها به همین زمین نیز بازگشت و خود را از طریق مادرش به ما نشان داد.

تکرار نکته پایانی :

شهدا محتاج تصمیمات ما زمینیان نیستند که برای محل دفنشان جنجال به راه بیندازیم ، شهدای که هزاران پله از ما جلو تر بودند و توانستند راه رستگاری را انتخاب کنند ابنک هم می توانند محل استقرار خاکستر و پلاک خود را نیز انتخاب کنند.


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : جمعه 92/1/23
نظر

 


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : یکشنبه 92/1/11
نظر

پیش از آنکه بشر در باتلاق مادی گرایی گرفتار شود، طبیعت در نگاه او همواره محترم و آسمانی بود. در دوره های مذهبی تاریخ، انسان به عالم طبیعت به عنوان صحنه جمال و جلال الهی نظر می کرد و تجاوز به طبیعت، در حکم طغیان و سرکشی در برابر خداوند بود. این فرهنگ، در آموزه های الهی ریشه داشت. قرآن کریم، خداخواهی طبیعت را این گونه به تصویر می کشد: «مگر ندانسته ای که هر که در آسمان ها و هر که در زمین است، و مهر و ماه و اختران و کوه ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردمان برای خداوند سجده می کنند». (1)
اما از روزگاری که بشر، تقدس حیات را فراموش کرد، هر روز بیش از پیش برای ارضای حرص و آز لجام گسیخته خود، هر گونه تجاوز به طبیعت را مجاز شمرد. انسان امروز فقط از دید اقتصاد به طبیعت نگاه می کند وهر آنچه برای او ارزش مادی نداشته باشد، محکوم به نابودی است. کجاست آن طبیعت مقدس و این طبیعت مدرن؟
در این میان اگر اندکی به آموزه های قرآن توجه کنیم و موجودات طبیعت را تسبیح گوی خداوند بدانیم، آیا مجالی برای بی حرمتی به ساحت مقدس طبیعت باقی خواهد ماند؟

ادامه مطلب...