مکه
 
 
 
نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : دوشنبه 92/5/7
نظر

جمعی از دانشجویان در نشستی صمیمانه و صریح با رهبر معظم انقلاب، به بیان دیدگاههای جامعه دانشجویی و تبادل نظر درباره موضوعات مختلف علمی، دانشگاهی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پرداختند.

در این نشست مسائل بسیار زیادی مطرح شد که در این میان نظرات رهبری در خصوص حامیان فتنه 88 به شرح زیر است :

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مباحثی که برخی دانشجویان درباره فتنه 88 مطرح کردند افزودند: در بررسی آن حوادث تلخ، مسئله اصلی و عمده، قانون شکنی و رفتار غیر نجیبانه ی جماعتی است که در مقابل جریان قانون ایستادند و به ایران عزیز، لطمه و ضربه و خسارت وارد آوردند.

ایشان افزودند: البته در حاشیه و گوشه و کنار یک حادثه ی بزرگ، ممکن است مسائلی روی داده باشد که گاه یک نفر مظلوم یا ظالم واقع شود اما در هر حال نباید مسئله اصلی بخاطر این مسائل گم شود.

ایشان در همین زمینه این سوال اساسی را مطرح کردند که چرا و به چه دلیل مدعیان تقلب در انتخابات 88 برای مواجهه با مسئله، به خیابانها اردوکشی کردند!؟


رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: بارها و بارها این سوال را نه در مجامع عمومی بلکه به شکلی که قابل پاسخ دادن باشد مطرح کرده ایم پس چرا جواب نمی دهند، چرا عذرخواهی نمی کنند؟

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: در جلسات خصوصی می گویند تقلبی رخ نداده بود، پس به چه علت کشور را دچار آن ضایعات کردید و به لبه پرتگاه بردید؟

ایشان با اشاره به اوضاع پرآشوب و خونین برخی کشورهای منطقه خاطرنشان کردند: می دانید اگر در فتنه 88 خدا کمک نمی کرد و گروههای مردمی به جان هم می افتادند کشور به چه روز و روزگاری می افتاد؟ که البته خداوند نگذاشت و ملت هم بصیرت به خرج دادند.

مشروح این دیدار در سایت مقام معظم رهبری


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/5/3
نظر

 

«خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ » (البقره، 7)

خداوند بر دل‏ها و بر گوش‏هاى آنان مهر (شقاوت) نهاده، و بر دیدگانشان پرده ‏اى (از غفلت) است و عذابى بزرگ خواهند داشت.

سئوال:
اینکه خداوند متعال فرموده: «چشم و گوش آنها را مهر می‌زنیم»؛ آیا اگر چنین نشود یعنی خداوند مهر شقاوت برآنها نزند آیا ممکن است که برگردند ؟ یعنی با مهر شقاوت خوردن آنها ،اسباب هدایت بر سر راه آنها قرار نمی گیرد ؟ و آیا این مسدود سازی راه هدایت با عدل الهی در تضاد نیست؟

 

ابتدا دقت کنیم که در این عالم خلقت، هیچ چیزی با عدل الهی در تضاد نیست.

عدل یعنی «قرار دادن هر چیزی در جای خودش» و عالم هستی، تجلی علم و حکمت و عدل الهی است.

خداوند متعال برای هدایت ما نشانه‌هایی قرارداده است، برخی از این نشانه‌ها را به قلم صُنع (صنعت، خلقت) نوشته و برخی دیگر را به قلم وحی نوشته و بر انبیایش نازل نموده است تا او را بهتر بشناسیم. پس قطعاً در قرآن کریم آیه‌ای یافت نمی‌شود که دلیلی متناقض بر علم، حکمت و عدل الهی باشد.

                           ادامه مطلب...

نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : پنج شنبه 92/5/3
نظر

عزیزان من! قرآن نور است و حقیقتاً دل و روح را روشن مى‏ کند. اگر با قرآن انس پیدا کنید، مى‏ بینید که دل و جان شما نورانى مى‏ شود. به برکت قرآن بسیارى از ظلمات و ابهام ها از قلب و روح انسان زدوده مى ‏شود. آیا این بهتر نیست؟ «یخرجهم من الظّلمات الى النّور». به ‏وسیله‏ ى قرآن است که خداى متعال مى ‏فرماید: «الله ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور». به برکت قرآن است که انسان از ظلمات اوهام، اشتباهات، خطاها و غلط ها، به نور هدایت راه پیدا مى ‏کند. قرآن، کتاب معرفت است. ما در زمینه‏ ى زندگى، در زمینه‏ ى آینده، در زمینه‏ ى تکلیف کنونى، در زمینه‏ ى هدف از بودن و در بسیارى از زمینه‏ هاى دیگر، خیلى از مسائل را نمى‏ دانیم. بشر مشحون به جهالت‏ هاست و قرآن براى انسان معرفت مى ‏آورد.
قرآن کتاب نور، کتاب معرفت، کتاب نجات، کتاب سلامت، کتاب رشد و تعالى و کتاب قرب به خداست. ما این خصوصیات را چه وقت از قرآن به دست مى‏ آوریم؛ برادران عزیز؟ همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم کافى است؟ اینکه در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم کافى است؟ امروز من مى ‏گویم، این که ما در جلسه‏ ى تلاوت قرآن شرکت کنیم کافى است؟ این که حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم کافى است؟ نه. چیز دیگرى لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما مى‏ خواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به صورت تدبّر، انس پیدا کنیم، همه‏ ى خصوصیاتى که گفتیم حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلى فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم.

سخنان مقام معظم رهبری در جمع جامعه قرآنی کشور1374


نویسنده : مبین اردکان
تاریخ : سه شنبه 92/5/1
نظر

آیه 101 سوره یوسف علیه السلام که مربوط به بخش های پایانی داستان یوسف علیه السلام است ، مناجات آن حضرت با خدای متعال را بیان می کند. ابتدا خداوند را برای نعمتهایی که به او ارزانی داشته شکرگزاری می کند: پروردگارا! بخشى از یک حکومت وسیع را به من مرحمت فرمودى (رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ) و از علم تعبیر خواب به من آموختى (وَعَلَّمْتَنِی مِن تَأْوِیلِ الأَحَادِیثِ).

بعد به تعریف و تمجید از خداوند متعال می پردازد:

تویى که آسمانها و زمین را ایجاد نمودى (فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ).

بعد از آن به ارتباط خود با او و اینکه تو همه کاره من هستی ، اعتراف می کند (أَنتَ وَلِیِّی فِی الدُّنُیَا وَالآخِرَةِ) که این اعتراف به عظمت خدا و ذلت خود است.

دست آخر خواسته خود را عرض می کند: مرا مسلمان و تسلیم در برابر فرمانت از این جهان ببر (تَوَفَّنِی مُسْلِمًا) و مرا به صالحان ملحق کن (وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ).

اینگونه دعا کردن که قرآن کریم از یک پیامبر الهی نقل می کند دربردارنده نکاتی است که به دونکته آن اشاره می کنیم:

1. در دعا شایسته است به همین ترتیب که آن حضرت دعا کرد و قرآن کریم نقل کرد عمل شود:

الف) برشمردن نعمتهایی که خدا به ما ارزانی داشته است.

ب) توسل به نام هایی از اسماء الهی که بیانگر کمالات بی نهایت خداوند متعال است.

ج) اعتراف به عظمت و قدرت الهی از طرفی و ضعف و ناتوانی خود از طرف دیگر.

د) بیان درخواست خود.

2. با ایمان از دنیا رفتن و ملحق شدن به نیکان در سرای دیگر و در یک کلام عاقبت به خیری از بهترین دعاهاست که در عین کوتاهی، بسیار عمیق و وسیع است که هم دنیای انسان را تنظیم می کند و هم آخرت او را تأمین.

کسی که به دنبال این خواسته است خود را موظف می داند در راه رسیدن به آن تلاش کند که همین سبب می شود توفیق عاقبت به خیری نصیبش شود.

بنابراین شایسته است دعا به گونه ای باشد که در عین جامعیت دنیا و آخرت، در نوع رفتار عملی انسان نیز تأثیرگذار باشد.