رئیس کمیته رسانه ای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در واکنش به اظهارات اخیر فرمانده کل سپاه به نقل از اعترافات برخی بازداشت شدگان آشوب ها، مدعی پایبندی موسوی به خط امام و ولایت فقیه شد.
سرلشکر جعفری در اظهارات مستند خود از پروژه برخی رجال سیاسی برای کارشکنی در برابر ولایت فقیه و کمرنگ کردن نقش رهبری خبر داده و از جمله به اسامی کسانی چون خاتمی و موسوی اشاره کرده بود. هر چند موسوی شخصاً دراین باره سکوت کرده اما ابوالفضل فاتح در واکنشی مبهم نوشت: معتقدین اصیل به انقلاب و نظام را در یاران صادق انقلاب و همین مجموعه خط امام می دانم... آخرین روزها آقای موسوی به من می گفت «در زمان نخست وزیری اصرار داشتم که حتماً برخی افراد که شهره به علاقه مندی به آیت الله خامنه ای بودند در تیم همکارانم حضور داشته باشند. یکی از دلایلی که شما را نیز دراین منصب و حلقه اول خود قرار داده ام همین علاقه و اعتقاد شما به نظام و شخص آیت الله خامنه ای است». شاید کمتر کسی بغض و اشک مهندس میرحسین را دیده باشد، اما به یاد دارم که به هنگام خداحافظی حضوری بغض گلویش را فشرد و با چشمانی پر از اشک گفت «فلانی من هرگز نگران خودم و موقعیتم نیستم. تنها نگرانی من نظام جمهوری اسلامی است که از این رفتارها آسیب می خورد. من تمام تلاش خود را کرده ام که سطح مجادله به رهبری کشیده نشود، اما افسوس که آنها عامدانه چنین می کنند». آری این عقیده ما، مکتب ما و سنت ماست. حال نامش را هرچه می خواهید بگذارید.
فاتح توضیح نداده که اگر ادعای پایبندی به خط امام و ولایت فقیه واقعیت دارد چرا طیف متبوع و نامزد مورد حمایت وی حاضر نشدند به قانون اساسی، نظر شورای نگهبان و هیئت بررسی کننده اعتراض ها، و نهایتاً رهنمود متقن رهبر فرزانه انقلاب، پایبند باشند و راه مقابله با انتخاب مردم و خیابانی کردن زیاده خواهی خود را در پیش بگیرند و عملاً- دانسته یا ندانسته- آب به آسیاب دشمن بریزند. آیا می شود ادعای خط امام داشت و به اصیل ترین ارکان آن-ولایت فقیه و قانون اساسی- پایبند نبود؟! آیا می توانند در موضع اتهام بایستند و توقع داشته باشند که جز به دیده اتهام به آنها بنگرند؟!